• وبلاگ : Diapason
  • يادداشت : يك ضرب المثل
  • نظرات : 3 خصوصي ، 31 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3      >
     
    سلام به دياپازون!
    واي خدا کشتي مارو!
    هي از اين بلاگ به اون بلاگ ميري!
    حتما حتما حتما ببينيد لينک زير رو و به همه هم معرفي کنيد بايد يه جايي رو ميشد!

    http://nedaaghasoltani.blogsky.com/1388/06/09/post-62/

    مرگ بر ديکتاتور
    سلام ...
    خيلي مخلصيم ديا جون ... بخدا .

    اينو ميبيني ياد چي مي افتي ؟

    جديد ترشو بگو خانوم خانوما

    سلام.ما هنو هستيم..گفتيم بياييم تشكر كنيم...مرررسي از كامنتت...اون 412..چي بود شماره لباستونه مثل زندانيا شماره لباس داريد؟

    مررررسي قربانت..بدرود...

    + گرگ دونده 
    تو روح هرچي چيني كه بعد عصر طلايي ترياك !! در كشورش حالا واسه ما شاخ شده...

    عجب!

    اونوقت اين ضرب المثل چيني كه در مورد ايراني هاست نگفته ايراني ها از چي بايد خوشحال باشن؟

    هي ميگن چين خيلي پيشرفت كرده ها . ببين چقدر با اوضاع احوال ما آشنا هستن .

    منتظرم

    سلااااااااااااااااام بر شما...من آپ هستم با شايد پست آخر...تا زماني که به مشهد دوباره برگردم...ممنون بابت اين مدت..اونجا هم تشکر کردم ازتون...خوشحال ميشم بخونيد...بدرود...

    سلام

    با اين اوصاف (بنا به ضرب المثل) سرنوشت محتوم ، مردن پيش از موعد است. اما يه سوال آيا اين مردن پيش از موعد با بازنشستگي پيش از موعد ارتباطي داره؟

    پاسخ

    فکر کنم براي خيلي از آدمهاي (اگه بشه اسمشون رو زنده گذاشت) بازنشستگي پيش از موعد به منزله(شرط لازم) براي مردن پيش از موعد است
    يعني من الان مي تونم ذوق مرگم بشم ديگه!
    اين يک حقيقته
    وبلاگ خود فروش معصوم با نامه اي ديگر به روز شد.
    تو مرا نميشناسي و اين گناه تو نيست ... چوم من نه سرمايه دارم نه سياستمدار . من مظهر جان به لب رسيده فقرم ، و تلخي اشكهاي پنهاني انسانهائي كه حتي حق اشك ريختن را اين قرون مرگبار از آنها سلب كرده است...
    در چنين دوراني ، كجا ناله حقيقت در سينه چاك فقر ، به گوش تو خواهد رسيد ؟ به گوش تو كه سراپاي هنرت،آئينه تمام نماي فلاكت ده ها ميليون انسان فلاكت زده است كه سعادتشان در چهارديوار آغشته به رنج احتياج سرگشته است و آواره !
    از پريشاني اين ملت ها،تو چه ميداني؟ كجا؟ در كدام كتاب آسماني؟... در كدام روزنامه؟ تو ميتواني درباره اين زندگي صدپاره اي كه سايه هاي مرگ با شريان منجمد تيره بختي به تن ژنده پوشان تيره بخت وصله كرده اند حتي يك كلام بخواني؟...

    راستي اول

    اول

     <      1   2   3      >